ظهور سازمانهای اجتماعی و گسترش روزافزون آنها یکی از خصیصههای بارز تمدن بشری است و به این ترتیب و با توجه به عوامل گوناگون مکانی و زمانی و ویژگیها و نیازهای خاص هر جامعه هر روز بر تکامل و توسعه این سازمانها افزوده میشود. بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است. یکی از پیامدهای مهم در هم ریخته شدن نظام ارزشی غرب حاکم شدن مکتب اصالت نفع بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولید است. معتقدین به این مکتب یک عمل را تا آنجا درست قلمداد میکند. که برای فرد یا افرادی بیشترین خوشی و آسایش را به بوجود آورد به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج آن است نه شیوه انجام آن عمل. از طرفی جهت نیل به اهداف طراحی شده با توجه به پیچيدگيهای روزافزون و موانع متعدد لزوم استفاده از آخرین متد و تکنولوژی روز را میطلبد که یک مدیر بایستی هم شناخت کافی از این تکنولوژیها را داشته باشد و هم نحوه استفاده صحیح و بجا از آنها را بدیهی است که در این دنیای پر تلاطم با دیدگاه سنتی و مدیریت تجربی امکان موفقیت تقریباً صفر است.