از آنجايي كه موضوع اين نوشتار با خودكامگي و سلطه گري ارباب ستم و جفا و تجاوز و تجري آنان مرتبط است، بنابراين در آغاز مقال عباراتي شيوا و سرشار از مضمونِ خطبه ي "شقشقيه هدرت" امير مؤمنان حضرت علي مرتضي(ع) را آورديم و سپس به«. به سر قصه شديم » قول ابوالفضل بيهقي مصنّف تاريخ بيهقي يا تاريخ مسعودي برويد به آن ها بگوييد پستان ظلم بي شير است؛ اي ستم زادگان: رنج بيهوده مبريد و » زحمت ما روا مداريد؛ دوران ستمكاري گذشت؛ مگر آن دور ه ي نكبت بار را در خوابِ مرگ باز ببينيد، ما شيرازه ي كتاب بدعت را باز كرديم و اوراق سياهش را پريشان « ساختيم باري، سال هاي ممتد در اين انديشه بودم كه چگونه ساكنان يك جزيره ي پرت و برهوت در ميانه ي اقيانوس اطلس توانستند در فاصله ي تقريباً چهار قرن (از اوايل قرن هفدهم تا اواسط قرن بيستم ميلادي) بر قسمت اعظمي از دنياي آن روز يعني بخش عمده اي از جنوب شرقي، جنوب غربي و مركز آسيا و نواحي شمال و شرق و جنوب آفريقا و تمامي قاره ي اقيانوسيه و بخش پهناوري از آمريكاي شمالي از جمله؛ كانادا و ايالت متحده ي آمريكا و ... مستولي گردند؟! به طوري كه به قول "ملكه ويكتوريا " : « آفتاب در قلمرو امپراطوري انگليس غروب نداشته باشد » اين طلبه ي تاريخ، پس از كندوكاو در متون تاريخي و با تأمل فكري دريافتم كه يكي از علل مسلّم و مبرهن پيروزي انگليس در اين زمينه همانا در اختيار گرفتن عاملاني عامل و عالم و خُبره و مزدوراني نُخبه و وفادار و بصير و مدير و مدبر موجب و موجد اين
پيشروي ها و پيشرفت ها شد. بديهي است كه يكي از اين عمال زبده ي علمي و سياسي و شايسته ي انگليس در ايران "اردشير جي" (ريپورتر) بود كه بحق مي توان او را اُعجوبه ي زمانِ خويش دانست. پس از اين رو كه شناساندن و معرفي اين چهره ي مرموزِ مبرّز را از براي خوانندگان ارجمند به خصوص براي نسل جوان لازم و ضرور دانستم، اين وجيزه را تهيه و تدوين كردم بالاخص كه تا كنون درباره ي اين ر جل سياسي اثر مستقل و تا كه قبول اُفتد كه در نظر آيد» : جداگانه اي ارائه نشده است. به قول خواجه شمس الدين حافظ اين نكته را در اينجا لازم به تذكار مي دانم كه بررسي و مداقه در احوال ، اقوال و خاطرات و سرگذشت ها و اعمال و كردار اين قبيل اشخاص اسناد و مدارك تاريخي زنده و گويايي است براي شناخت اوضاع و احوال و روي داد ها و دگرگوني هاي سياسي و اجتماعي جامعه در هر عصر و فصلي، اما در استفاده و قبول يا رد آن ها و صحيح يا سقيم دانستن آن ها مي بايست جانب حزم و احتياط را كاملاً ملحوظ نظر داشته باشيم و همه ي ابعاد و زوايا و جوانب و جهات آن ها را با امعان نظر و دقت كافي بررسي نماييم و آگاهانه و بصيرانه بدان ها بنگريم صاحب اين قلم نيز در حدود امكان، نظرات و آراي موثّق بسياري از نخبگان و صاحب نظران و مورخان عصر را در تهيه ي اين وجيزه مطالعه و بررسي كردم و حتي آن ها را با هم مقابله و مطابقه دادم و سپس آنچه را مقرون به حقيقت و واقعيت يافتم، آوردم، ولي ب يهيچ پيرايه و ادعايي اذعان دارم كه اين نوشتار جملگي عاري از كم و كاست و گزاف و فزودي نمي باشد، زيرا در حد وسع و امكانات فراهم آمده است ، اما در عين حال مواد و مصالح لازم در حد دسترس از منابع اصيل و اقوال فخيم استخراج شده است، بدين گونه كه علاوه بر مراجعه به متون تاريخي و خاطرات و زندگي نامه ها و سفرنامه هاي معتبر آن روزگار، از دواوين شاعران بلندپايه ي آن عصر هم بهره گرفته ام. چه بسياري از اشعار و منظومه هاي اصيل و صحيح مي توانند اطلاعات سودمند و پرفايده اي از اوضاع و احوال و رويداد ها و رجال سياسي زمانه به دست دهند، چرا كه ادبيات و ذوقيات و هنر ه ا، اسناد بسيار ارزشمند و درستي در تشخيص جوهره ي واقعيات و حقايق اُمور رويداد ها هستند.