سال‌ها بود كه قصد داشتم كتابي در خصوص تبار و نسب‌شناسي خاندان فولادوند با استفاده از متون كهن به رشته تحرير درآورم، ولي به دلايلي اين مهم به تأخير افتاد. به هر روي به اين باور رسيدم تا اندك عمري را كه باقي‌مانده است صرف نگارش تاريخ اين قوم كنم. با توجه به اينكه نگارنده خود از همين تبار مي‌باشم، اميد است توانسته باشم از دل آثار تاريخي نويسندگان كهن و صاحب نامِ طولِ تاريخ كه بسيار به این خاندان پرداخته‌اند- اما آن‌گونه كه بايد شفاف، ريشه‌ي اين خاندان را باز نكرده‌اند و شناسايي ننموده‌اند- ريشه ي اين خاندان را بازشناسم و دين خود را به گذشتگان ادا كنم. اما ايرادي كه خود به بزرگان اين خاندان، وارد مي‌دانم اين است كه گويا هرگز به خود و تبار خود، آن‌گونه كه بايد بينديشند، نينديشيده‌اند كه اين امر جاي بس تأني و تأمل دارد. كتاب نسب‌نامه و تاريخ با عنوان "مويه بر تبار " نگارشي است مستند به اسناد تاریخی و برداشتي است نادرانه از تمامي منابع، مأخذ و اسنادی که در اختیار نگارنده قرار داشته و در مسير پيشرفت كتاب و نيز تحليل و بررسي‌هاي نگارنده دخيل بوده‌اند. يكي از اهداف اين كتاب، ارائه‌ي اطلاعات و بينش است به خانداني كه از سرگذشت و تاريخ راستين گذشتگان خود بي‌خبر بوده‌اند؛ و از ديگرسو، شناساندن اين خاندان بزرگ به افرادي كه ساليان سال برداشت‌هاي خود را به درست يا نادرست با عنوان تاريخ نگاشتند و چون كسي نبود كه از صحت و سقم اخبار، سرگذشت و تاريخ حقيقي اين خاندان بزرگ، كوچك‌ترين دفاعي بنمايد همان را "تاريخ" فرض نمودند. در اين كتاب شايد تكرار در برخي مطالب چشمگير باشد كه سبب، نگرش‌هاي نويسندگان متعدد است. در گذر تاريخ، كه اين امر موجب تكرار شده و نگارنده نيز بنا بر وظيفه‌ي نقل وفادارانه‌ي تاريخ، نتوانسته، آن‌ها را حذف كند كه اعتبار هر كتاب تاريخي بسته به منابع و استناد به آن‌هاست. در هر حال، در اين نگارش كوشش شده كوچك ترين لغزشي از اسناد وجود نداشته باشد و اميد است مورد توجه خوانندگان و علاقه‌مندان به ويژه خاندان معظم فيروزان و ... باشد. بخشی از مقدمه کتاب
